چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد يومض في الألم ادامه... يُومِضُ فِي الْألَمِ تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به عربی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد grimacer ادامه... grimacer تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به فرانسوی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد zusammenzucken ادامه... zusammenzucken تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به آلمانی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد चिढ़ना ادامه... चिढ़ना تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به هندی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد تکلیف سے سسکنا ادامه... تکلیف سے سسکنا تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به اردو
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد ব্যথায় কুঁচকানো ادامه... ব্যথায় কুঁচকানো تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به بنگالی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد kutabasamu ادامه... kutabasamu تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به سواحیلی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد yüzünü ekşitmek ادامه... yüzünü ekşitmek تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد 찡그리다 ادامه... 찡그리다 تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به کره ای
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد しかめ面をする ادامه... しかめ面をする تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به ژاپنی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد להתקמט ادامه... להתקמט تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به عبری
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد mengerutkan dahi ادامه... mengerutkan dahi تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به اندونزیایی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد стиснути обличчя ادامه... стиснути обличчя تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به اوکراینی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد морщиться ادامه... морщиться تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به روسی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد fronsen ادامه... fronsen تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به هلندی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد hacer una mueca ادامه... hacer una mueca تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به اسپانیایی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد fare una smorfia ادامه... fare una smorfia تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به ایتالیایی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد fazer careta ادامه... fazer careta تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به پرتغالی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد grymasić ادامه... grymasić تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به لهستانی
چشمک زدن از دردچِشمَک زَدَن اَز دَرد ทำหน้าเจ็บ ادامه... ทำหน้าเจ็บ تصویر چشمک زدن از درد دیکشنری فارسی به تایلندی